انجمنهای مددکاری اجتماعی در ایران
انجمنهای مددکاری اجتماعی در ایران
انجمنهای مددکاری اجتماعی در ایران: تاریخچه، وضعیت کنونی و میزان تأثیرگذاری در جامعه مددکاری اجتماعی کشور

فهرست عناوین مطلب [نمایش]
انجمنهای مددکاری اجتماعی در ایران
پژوهشی از دکتر جواد طلسچی یکتا: بنیانگذار وبسایت مددکاری اجتماعی ایرانیان
انجمنهای مددکاری اجتماعی در ایران: تاریخچه، وضعیت کنونی و میزان تأثیرگذاری در جامعه مددکاری اجتماعی کشور
چکیده
این مقاله به بررسی جامع انجمنهای صنفی مددکاری اجتماعی در ایران میپردازد و تاریخچه پیدایش، وضعیت کنونی و میزان تأثیرگذاری آنها را در جامعه مددکاری اجتماعی کشور تحلیل میکند. مددکاری اجتماعی در ایران با تلاشهای پیشگامانه خانم ستاره فرمانفرماییان و تأسیس آموزشگاه عالی خدمات اجتماعی در سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷-۱۹۵۸) بنیان نهاده شد که منجر به شکلگیری نهادهای حرفهای کلیدی نظیر انجمن مددکاران اجتماعی ایران (ISWA)، انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران (ISASW) و کانون کلینیکهای مددکاری اجتماعی (CSWC) گردید. این گزارش سیر تحول این انجمنها، فعالیتهای جاری آنها در حوزههای سیاستگذاری اجتماعی، توسعه حرفهای و واکنش به بحرانها را تشریح میکند. همچنین، میزان تأثیرگذاری آنها بر جامعه مددکاری اجتماعی و سیاستهای کلان کشور مورد ارزیابی قرار میگیرد. در نهایت، چالشهای موجود، به ویژه عدم انسجام داخلی و شناخت عمومی ناکافی، و فرصتهای پیشرو برای ارتقاء جایگاه و اثربخشی این حرفه در ایران مورد بحث قرار میگیرد.
مقدمه
مددکاری اجتماعی به عنوان یک خدمت حرفهای، بر پایه دانش و مهارتهای خاص استوار است و هدف آن کمک به افراد، گروهها و جوامع برای دستیابی به استقلال شخصی، اجتماعی و رضایت فردی و جمعی است.۱ در پیشبرد هر رشته تخصصی، نقش انجمنهای حرفهای حیاتی است. این نهادها مسئول تعیین استانداردهای اخلاقی، ترویج توسعه حرفهای، دفاع از منافع حرفه و تأثیرگذاری بر سیاستهای رفاه اجتماعی هستند. ظهور این انجمنها اغلب با پیچیدگیهای جوامع صنعتی مرتبط است، جایی که مددکاری اجتماعی برای حل مشکلات ناشی از صنعتی شدن و برنامههای رفاهی پس از جنگ جهانی اول پدید آمد.۱
در ایران، تاریخچه مددکاری اجتماعی به بیش از شش دهه میرسد.۲ معرفی و نهادینه شدن این حرفه به طور جداییناپذیری با نام
خانم ستاره فرمانفرماییان گره خورده است. وی که از یک خانواده برجسته سیاسی و اقتصادی برخاسته بود، با وجود سنتهای خانوادگی و تحمل مشکلات فراوان، برای تحصیل به آمریکا سفر کرد.۴ در آنجا، به جای جامعهشناسی یا روانشناسی که رویکردهای صرفاً نظری داشتند، جذب رشته مددکاری اجتماعی شد که هم رویکرد علمی به مسائل اجتماعی داشت و هم با اقدام اجتماعی (Social Action) در صدد حل معضلات زندگی افراد به خصوص نیازمندان بود.۴ فعالیتهای آموزشی، پژوهشی، مشاوره و خدمات اجتماعی وی از سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۵۷ (۱۹۵۷-۱۹۷۸) در ایران، او را به عنوان بنیانگذار رشته مددکاری اجتماعی در کشور مطرح میسازد.۴ تلاشهای پیگیرانه او در شناساندن این رشته و نقش تعیینکننده مددکاران اجتماعی در حل مشکلات جامعه در حال گذار ایران، با وجود موانع و تنگناهای سخت، به تأسیس
آموزشگاه عالی خدمات اجتماعی در پایان سال ۱۳۳۶ (۱۹۵۷-۱۹۵۸) در جوار ساختمان وزارت کار و امور اجتماعی انجامید.۲ این رویداد نقطه آغازین آموزش رسمی مددکاری اجتماعی و زمینهساز سازماندهی حرفهای در کشور بود. این مسیر نشان میدهد که مددکاری اجتماعی به عنوان یک حرفه رسمی، نه از دل تحولات صنعتی بومی، بلکه به عنوان یک مدل وارداتی از جوامع صنعتی غربی به ایران معرفی شد. انتخاب آگاهانه خانم فرمانفرماییان برای تمرکز بر جنبه عملی و اقداممحور مددکاری اجتماعی، نشان از تلاش برای انطباق این رشته با نیازهای خاص جامعه ایرانی دارد. این رویکرد انطباقی در مراحل اولیه، چالشهایی را در پذیرش محلی و تخصیص منابع ایجاد کرده است که بر رشد و درک عمومی از این حرفه و انجمنهای آن تأثیر گذاشته است. علاوه بر این، شکلگیری اولیه این رشته در ایران، نه یک حرکت گسترده دولتی یا اجتماعی، بلکه نتیجه دیدگاه و پشتکار یک فرد متعهد بود. این امر نشان میدهد که حرفهایسازی اولیه مددکاری اجتماعی در ایران تا حد زیادی یک فرآیند از بالا به پایین یا شخصیتمحور بوده است.
هدف این مقاله، ارائه یک تحلیل پژوهشی جامع از انجمنهای صنفی مددکاری اجتماعی در ایران است. این تحلیل بر تاریخچه پیدایش، وضعیت عملیاتی کنونی و میزان تأثیرگذاری آنها بر جامعه مددکاری اجتماعی ملی و سیاستهای اجتماعی گستردهتر تمرکز دارد. ساختار این مقاله، خواننده را از مسیر تاریخی، چشمانداز کنونی انجمنهای کلیدی، فعالیتهای متنوع آنها، و ارزیابی تأثیر، چالشها و چشماندازهای آتی هدایت میکند.
نظرات
ارسال یک نظر